تصور عموم بر اين است که سلولهاي چربي جديد در بافت چربي بزرگسالان ايجاد نميشود. اما، واقعيت اين است که سلولهاي بنيادي ميتوانند به سلولهاي چربي تمايز يابند. آديپوستهاي اوليه (سلولهاي مزانشيمال چربي) که در شبکه همبندي لوبول چربي وجود دارند، ميتوانند به سلولهاي چربي بالغ تبديل شوند.
آديپوسيت از نظر متابوليکي فعال بوده و ذخيره کننده انرژي در زمان فقدان انرژي يا نياز بيش از حد آن ميباشد. پيش آديپوسيتها در بافت زير جلدي که در مراحل مختلف تمايز قرار دارند، داراي پروتئين ???-S هستند. اين پروتئين از آغاز ليپيدوژنز بيان شده و به عنوان يک فاکتور تنظيم کننده ذخيره و تشکيل چربي در بدن عمل ميکند.
تمايز سلولهاي پيشساز چربي به دو قسمت زودرس و ديررس صورت ميپذيرد. تمايز ترمينال اين سلولها نياز به حضور هورمون رشد و تري يدوتيرونين به عنوان هورمونهاي ضروري و انسولين به عنوان هورمون نهايي تعديل کننده داشته و سبب تشکيل سلولهاي تقسيم نشده پر از تيري آسيل گليسرول ميگردد.
تمايز شامل مسير CAMP، مسير دي آسيل گليسرول و يک مسير سومي که به وسيله ?-IGF و انسولين راه انداخته ميشود، ميباشد. ترکيبي از سيگنالهاي ميتوژنيک- آديپوژنيک براي شروع تمايز نهايي سلولهاي پيش آديپوسيت نياز است. فاکتورهاي رشد موضعي يا سيستميک در تمايز پيش آديپوسيتها به آديپوسيتهاي بالغ نقش دارند. فاکتور تمايز دهنده سلول چربي (ADF) در بافت زنده به عنوان يک ماده پاراکرين سيتوکين براي تنظيم تمايز (تبديل آديپوژنيک) سلولهاي پيش آديپوسيت عمل ميکند. اين فاکتور سبب افزايش چهار برابري محتواي تري آسيل گليسرول (تري گليسريد) شده و افزايش نه برابري فعاليت گليسرول-?- فسفات دي هيدروژناز (GPDH) را که نشانگر فاز تاخيري تمايز پيش آديپوسيتها ميباشد، در پي خواهد داشت. پروستاسيکلين و PGF2 آلفا (سنتنز شده و ترشح شده به وسيله پيش آديپوستها) از ميانجيگريهاي اتوکرين روند تبديل آديپوسيتها هستند. قيمت ليپوماتيک
آديپونکتين، هورمون مشتق از سلولهاي چربي است که در سلولهاي چربي مغز استخوان و زير جلد يافت ميشود. غلظت اين هورمون ارتباط معکوسي با توده چربي بدن داشته و اثرات مهاري بر روي تمايز آديپوسيتها دارد. آديپونکتين ميتواند تاثير منفي و انتخابي بر تشکيل بافت لنفي داشته باشد. آديپوسيتها ميتوانند در تنظيم تشکيل سلول خوني شرکت کند.
کاواد گزارش کرد که در سلولهاي ?T30L1 ويتامين ث به طور مشخص ميزان رشد پيش آديپوسيتها را در بيش از mm50 افزايش ميدهد. ويتامين B6 و ويتامين C ب طور قابل توجهي تمايز را تحريک کرده و در نتيجه فعاليت گليسرو فسفات دهيدروژناز و تجمع تري گليسريد را افزايش ميدهند. بتاکاروتن، ويتامين D، ويتامين E و ويتامين K به طور موثر در مهار تغيير چربي از L1-3T3 نقش دارند.
تحقيقات نشان دادهاند که پرورش آديپوسيتهاي بالغ به هم چسبيده شامل پروليفراسيون سريع سلولهاي شبه فيبروبلاست هستند که به طور قابل توجهي از سلولهاي پيش ساز آديپوسيت تشکيل شده و تمايل زيادي به تمايز دارند.
بين ?? تا ?? ساعت چنين سلولهايي شروع به تجمع قطرات چربي کرده و در حدود ??? ساعت بعد شکل آديپوسيتهاي بالغ کوچک را به خود ميگيرند (قطر ??-?? ميکرون).
کاجيموتو ادعا کرد که صدور سيترات از ماتريکس ميتوکندري به سيتوزول نقش ضروري در مرحله تمايز سلولهاي L1-3T3 براي تمايز موثر آنها به سلولهاي چربي دارد و LPL يک پروتئين ترشحي است که به عنوان يک هومودايمر به صورت فعال ظاهر ميشود. LPL در شبکه اندوپلاسميک به عنوان يک مونومر غير فعال Mr51000 سنتز ميشود.
پس يک مانوز که مونومر غير فعال Mr55500 است تشکيل ميشود. يک هومودايمر فعال به صورت دو کمپلکس زنجيرههاي اليگلوساکاريد با ژنوم Mr5800 در سيستم گلژي تشکيل ميشود. اين شکل بالغ در چرخههاي ترشحي ميتواند با حداکثر توان ترشح شود يا پس از مواجه با هپارين ترشح گردد.
LPL در چرخههاي ترشحي به صورت بالقوه فعال، متراکم يا شکل پلي مريزه شده وجود دارد. اين موضوع فعال شدن LPL را توضيح ميدهد.
سلولهاي ?T3L1 پستانداران پس از مواجهه مداوم با دوزهاي فارماکولوژيک انسولين يا دوز فيزييولوژيک IGF-1 به آديپوسيت تمايز پيدا ميکنند.